دلنوشت

وقتی فرصت طلایی دو زبانه شدن را از فرزندانمان دریغ کنیم


خلاصه :

واقعا جای افسوس دارد که با دست خود مانع شویم فرزندمان زبان مادریش را بیاموزد

اسما دوست قطری‌ام با پسر کوچولوش احمد انگلیسی حرف می‌زد. وقتی دلیلش را پرسیدم که چرا عربی صحبت نمی‌کند گفت نمی‌خواهم گیج بشود چون در مهدکودک انگلیسی حرف می‌زنند و باید زبان یکسانی را بشنود. حالا احمد 18 ساله است و بیش از ده سال است که از استرالیا برگشته اند و در قطر زندگی می‌کنند. از مامانش می‌پرسم حتما الان دیگر احمد میتواند به عربی بخواند و بنویسد. میگوید نه چون اینجا هم مدرسه انگلیسی زبان می‌رود!

از دوست ایرانی‌ام که بخاطر شغل همسرش چند سالی در قطر و کویت زندگی کرده‌اند با ذوق می‌پرسم حتما الان بچه ها عربی بلدند. میگوید نه چون مدرسه بین‌المللی انگلیسی زبان می‌رفتند و تازه خود عربها هم ترجیح می‌دهند که بچه‌هایشان انگلیسی یاد بگیرند و آنها را به مدارس خصوصی انگلیسی زبان میفرستند که عربی یاد نمی‌دهند.

همکار دانشگاهی‌ام می‌گفت زمانی که با همسرش در انگلیس دانشجو بوده‌اند با پسرهایشان انگلیسی حرف می‌زدند. وقتی برمی‌گردند ایران یکی از پسرها دچار لکنت زبان و افسردگی می‌شود چون فارسی بلد نبوده و نمی‌توانسته با اطرافیان ارتباط برقرار کند.

واقعا جای افسوس دارد که با دست خود مانع شویم فرزندمان زبان مادریش را بیاموزد. بر این باورم که زبان انگلیسی را میتوان در مراحل بعدی زندگی آموخت و زبان مادری را فدای زبان انگلیسی کردن باعث می‌شود که فرصت بی‌بدیل دو زبانه شدن را که آن‌همه هم از مزایایش گفته و نوشته‌اند از فرزندمان بگیریم.

پیارسال
سلام و عرض ادب
الهی پاینده باشید.

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.